يک شخص نا بينا نميتواند نابينای ديگر را راهنمائی نمايد. يک رهبر بايستی آگاه باشد که راه رسيدن به مقصد کدام است؛ در غير اينصورت انقلابی است به سوی سرگردانی و گمراهی. برای جلوگيری از هر گونه ترديد، ميبايستی غوغائی در انديشه بوجود آيد. بد ترين نوع مقهور سازی ويا فرمانبردارو وادار به اطاعت نمودن آن است که انديشه مهار شده واجازه .نيافته يافته باشد تا برای انديشيدن بجز آنچه بر او تحميل شده فکر بکند
ماموريت اين تارنما آماده سازی ديوانخانه و محل گفتگوی آزاد و بازی را برای آنانی که آماده هستند تا باور های دينی خود را رها سازند و يا آنرا به "ديـــن بــــشريـــت" تغيير دهند، افرادی که انديشه ای آزاد و جدای از هر گونه قيد و بند دارند و يا توسط دين و مذهب جامعه اطراف خود مورد تهديد قرار گرفته اند و همچنين آنانی که بدليل تعصبات مذهبی و فشار های دينی موجبات پريشانی و افسردگی در آنها .ظاهر شده و تحت شکنجه قرار دارند ميباشند
روند زمان در اين فضای فرمانشناسی (خودکار تارنمائی) شما را از دريچه تاريخ به روشنی به جائی که ايران آغاز به زندگی نموده است، تا چه اندازه در تونل زمان آزادی انديشه پيشرفت نمود و به چه ذلتی در اين روز ها تن داده است .خواهد برد
جای ترديد نيست که ما به کمک زيادی احتياج داريم. به کمک و ياری شما احتياج داريم و آنرا بفال نيک ميگيريم.
ما هرگز ادعا نميکنيم که نقش رهبری را بازی خواهيم نمود، و همچنين شما را چشم بسته به نقطه ای رهنمون نخواهيم شد. ما آرزومند هستيم از پيشنهادات شما بهره بگيريم تا بتوانيم به ياری هم در جهت آزاد سازی انديشه شهروندان گرامی، جهان بيرون و سرزمين افسانه ای خويش آمده و مجموعه آنرا به روالی امکان پذير و بصورت بسيار امن به مقصد برسانيم
تاريخ کهنسال ايران در 2500 سال گذشته با وجود آشوب ها و تاخت و تاز های گوناگون همانند هجوم مغولان، ترکها، افغان ها و بسياری تاخت و تاز های ديگر هميشه سربلند و سرفراز باقی مانده ولی هرگز نميتوان فراموش کرد که هرگاه شخصی که خود را ايرانی ميداند همواره توانسته با سخن و يا عمل ضد ملی به تمدن، فرهنگ، اقتصاد و ثبات و استقال سرزمينی و آزادی ميهن صدمه جبران نا پذير واردسازد.
افراس (تعليمات) صوفی گرايانه، مارکسيستی و بن رست (اصل) پنهان کاری های ردائی (مذهبی) که مارکسيست اسلامی نام گرفت به مردم تحميل شد. انديشه های پس مانده و يکسويه ضد ماده گرائی چنان خواستی را در مردم بوجود آورد که حتی !!بعضی پذيرفتند برای نجات از دنيای مادی گرائی تن به مرگ بدهند
ايران را نميتوان با فرانسه سال های 1797 يا آلمان 1930و يا روسيه1914 برابر نمود؛ زيرا هيچ کدام از آن سرزمين ها با دين دست به گريبان نبودند. دين بلائی است که گفته ميشود افيون ملت ها است.
تلاش ما در اين تار نما بر آن است که تشويق کنيم: "نبايستی به بيگانگان گوش فرادهيم و خود بايستی همانند آموزگاری در خط مقدم بوده و آموزش و حمايت از شهروندی را تشويق نموده و آنچه را که مربوط به آزادی، انديشه آزاد، و آزادی سخن راندن است را همانند غذای روزانه بحساب آوردو بايستی عقلائی و مستدل رفتار نموده آنرا ستون اصلی شکستن رژيمی دانست که برای نابودی فرهنگ و تاريخ ما آمده است.