|
1400 years, Iran
Select click, browse
Categories above contains essential reading. Submenu are opened for your convenience
If you encountered any broken link(s) or errors messages, please
to contact and e-mail us with the link
address or error message. This is not site e-mail please use for
error messages only!
Some Files requires Adobe Acrobat Reader,
to download click
Powered by:
Direcconnect
|
Are we ambitious to achieve the goal?
The goal is freedom, freedom of expression and rule of law in shadow of civilized dialogue.
To finalize the mass uprising three distinct stages is in venture:
- Overheated fall of economy, constant shortage of goods and services, rising prices, congested traffic, urbane overcrowding, and continuous opposition.
- Amorphous, leaderless form of administration, and non-threatening expression of popular anger and frustration.
- Power struggle between elites, corruption within the governmental bodies and clear political crisis
The existing Islamic Regime successfully reached and passed these stages. The obvious grievance of opposition at this era is how to achieve a peaceful resolution.
Angered, frustrated, but polite oppositions, today, on a national scale, do not whish involving in escalating street demonstrations, riots, arson, and attacks.
The well-understood lesson is; every riot results in unrecoverable damages to the national assets. Street riots results in the lives of good men and women, young and old.
Finally the only peaceful and effective tool remain; the Nationwide strikes; in both the private and public sectors, the oil industries, the port facilities, the customs administrations, the power grid, the banks, railways, the airlines, radio, television, networks, newspapers, industrial plants, and major ministries, would disrupt the normal flow of goods and services and virtually shut down the government.
Already mass exodus of many angry citizenries is in effect. Ultimately the Islamic Regime would deal with crucial blow to its shaky roots.
All oppositions regardless of their inside agenda should only think of “Iran” and its citizenries carrying out the plot as the drama and playing it out to topple the regime.
This time around, people of Iran as a strong sovereign body should catch the eyes of the International witnesses to the stage.
The determined opposition force in whole, must blow strong wind to further isolate the regime in order that is also felt behind ears of Washington and London. The determined opposition forces must engage the army and this repeat itself to crash the regime with iron fist.
Political solutions such as approaching to foreign backers by regime must become to the dead end. More disappointed the regime becomes by act of its citizens fatalistically would resolve that “no one” could influence or control the course of events.
This in result will shape both the anti-Islamic and pro-Islamic content of the society, something that eventually will “hijack” the allies of ayatollahs, in favor of secular, free, and civilized nation.
To achieve a rapid succession of events mullahs must go out of the picture or rest for rehabilitation vacation. This will be possible by the culmination of an uninterrupted claim of events, which can began with mild protest then snow balled into a gigantic, unstoppable avalanche of strikes.
Simple first strikes can hit the scoreboard by nationwide avoiding of the upcoming election in June 2001.
History proved that even amazingly efficient organizations with established strategies could not stand in corps of massive determined also thoroughly confident oppositions’ way.
This unified movement will eventually confuse the regime, which virtually flounder foreign backers to the ayatollahs.
The admirers of the regime shall feel the relinquishment of the power, additionally will distant from the government to join the opposition. Already we see numerous signs of such increasing “will” amongst clergies and one time loyal to the regime.
In the result they (mullahs), will not loose the throne, they will give it away. The opposition and freedom lovers will not win, the ayatollahs and its loyal elites will lose big deal.
The weak point of the regime at this level is demand for free and nationwide freedom by nationwide strikes, therefore a referendum under supervision of the United Nation is NOT a case. Citizens must insist in choosing form of the government, demand of the ongoing debate on this issue will ultimately bring the ayatollahs patience to the boil, to the level of explosion. Determined opposition in a massive strikes and demands will leave no chances for the regime to fight back.
Effective manner of unity will help downfall of any regime, no matter General De Gaulle, Dictator of Yugoslavia, and United Kingdom ruling India (Gandhi Story), or Khamenei.
United we stand!
HC.
April 05, 2001
KRK/EJD
|
|
آيا برای رسيدن به هدف اشتياق داريم:
هدف نهایی در يافتن آزادی، آزادی انديشه و نقش قانون در سايه گفتگوی متمدنانه است.
برای اينکه بتوان توده مردم را بپا خيزاند سه پله کاملا مشخص در پيش روی ما است.
1- سقوط جوشان اقتصاد، کميابی خوراک و خدمات، افزايش قيمتها و ترافيک سنگين، هجوم جمعيت به شهر ها و روستا ها، و ادامه راه مبارزه.
2- بی شکلی، و بی رهبری در هدايت و بيان خشم همگانی بدون اينکه تهديد يا در هم پيچيدگی همراه داشته باشد.
3- کشاکش قدرت بين پيشتازان مبارزه، فساد در ميان بدنه های دول و کشمکش های سياسی .
رژيم اسلامی حاضر با موفقيت به اين مرحله رسيده و از آن گذر کرده است. شوربختی بسيار روشن و آشکار اوپوزيسيون در اين برش از زمان اين است که بپرسد چطور میخواهد با پايانه صلح آميز به نتيجه مطلوب برسد.
عصبانيت؛ دستپاچگی، ولی اوپوزيسيون با نزاکت، در دنيای امروز در سطح يک ملت بر اين آرزو استوار نيست که چطور بتواند خيابان ها را با تظاهر ها و راه پيمایی ها، با شرارت و استفاده از جنگ ابزار ها و حمله ها به نتيجه برساند.
بهترين درس به حد فهم رسيده آنست که هر شرارت و شورش دارای نتيجه ای غير قابل جبران خسارت از اموال ملی است. شورش خيابانی نتيجه اش از دست دادن مردان و زنان و جوانان با ارزش است.
نهايت اينکه تنها راه موثر و صلح آميزی که باقی میماند اعتصاب سراسری میباشد که هم در موسسات خصوصی و هم در موسسات دولتی؛ صنايع نفت، گمرک ها و اداره ها و در شبکه های قدرت و بانکها، روزنامه ها، صنايع عمده، و وزارتخانه های مهم رخ بدهد و چرخش خدمات و کالا ها را به ويژه برای دولت حاکم مسدود بکند.
درحال حاضر هجوم توده گونه شهروندان در جنبش است. نهايتا رژيم اسلامی در بايستی بناچار با تزلزل در ريشه های لغزانش آنرا حس خواهد کرد.
همه اوپوزيسيون بدون اينکه باور درونيشان چه باشد تنها بايستی به فکر «ايران» و شهروندانش که چطور نقشه بازی را تا سرنگونی رژيم دنبال کنند باشد.
نيروی مصمم اوپوزيسيون در کل، بايستی توفان قوی از
سوی اوپوزيسيون مصمم را برای منزوی کردن رژيم به ترتيبی که در پشت گوشهای واشنگتن و لندن حس شود راه بياندازد، نيروی مصمم نهايتا بايستی ارتش را به سوی خود کشانده و رژيم را با مشت آهنين خرد و نابود کند.
روش های سياسی گرايش به بيگانه وپشتيبانان غيره بایستی بکلی به پايان برسد. رژيم مستاصل شده برآن خواهد شد تا با شهروندان خود با خشونت رفتار کند ولی درنتيجه «هيچکس» نمیتواند جلوی نفوذ های ديگر را در کنترل داشته باشد.
اين در نتيجه، هم ضد اسلامی ها و طرفداران اسلام هر دو را توسط جامعه در قالب خود شکل خواهد داد، چيزی که در نهايت طرفداران آيت الله ها را «گروگان» گرفته و در جهت سکولاريسم، آزادی و ملت متمدن پيش خواهد برد.
برای رسيدن با شتاب به پيروزی بدون استثنا ملاها بايستی درهرصورت از تصوير بيرون باشند يا به منظور استحاله به مسافرت بروند. اين درصورتی پيروزی خواهد داشت که همه چيز بدون وقفه به پايان برود که میتواند با تظاهرات آرام شروع شود و سپس بصورت گلوله برف بزرگ شود و به شکل بهمن غيرقابل کنترل در اعتصاب ها متبلور گردد.
نخستين اعتصاب ها میتواند با عدم شرکت در انتخابات پيش روی سال 2001 آغاز بشود.
تاريخ ثابت کرده است که حتا سازمان داشتن همراه با استراتژی محکم نمی توانند در مقابل هجوم توده بزرگ مردم مقاومت کند و هرگز در مقابل اوپوزيسيون مصمم بايستد.
جنبش يکپارچه و متحد به هر حال رژيم را پريشان کرده و حتا ديگر آيت الله هایی که به پشتيبانی بيگانه ها دل بسته اند را از ميدان بدر خواهد کرد.
طرفداران رژيم ناچار به تحويل قدرت شده و اضافه بر آن از دولت دوری جسته و به اوپوزيسيون خواهد پيوست. در حال حاضر، نشانه های گوناگون آن مرتب رو به افزايش است و حتا ميان مذهبيونی که روزی وفادار به رژيم بوده اند ظاهر شده.
درنتيجه ملاها تخت قدرت را رها خواهند کرد. اوپوزيسيون و آزادی خواهان اگر برنده نشوند طرفداران وفادار مسلم بازنده خواهند شد.
نقطه ضعف رژيم در اين برش خواستگاه همه گير مردم برای آزادی و رسيدن به آزادی است، نه خواستگاه رفراندم زير نظر سازمان ملل. شهروندان بايستی تاکيد داشته باشند دولتی را انتخاب کنند و روندی را دنبال کنند که صبر و تحمل ملايان را بجوش می آورد. در اين راه مصمم باشند و اعتصاب های سرتاسری و درخواست ها بحدی باشد که راهی برای پاسخ کوبنده رژيم باقی نگذارد.
رفتار يکپارچه و موثر پايين کشيدن رژيم حتا رژيم ژنرال دوگل يا هر ديکتاتور مانند يوگسلاوی يا رژيم انگلستان باشد که هندوستان را در دست های خود داشت (داستان تاريخی گاندی) و يا خمينی را به زير خواهد کشيد.
در اتحاد باهم ايستاده ايم.
ح-ک
05آوريل 2001
|
Time line
History of Iran starts 2500 years before Christ .
1100 later Muslims occupied land of nobles, for over 1400 Iranians fought to deport the occupiers.
25 years ago they re-occupied our homeland. The Renaissance is on its way..!
Persian Kings
Cyrus 559-530 BC -29 years
Cambyses 530 BC -522 8 years
Darius 521-486 BC -35 years
|