>char


Before & After...

افسوس که از چاله به چاه افتاديم از اوج سحر به شامگاه افتاديم.....!!

دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد دلم ز شهر چو ديوانه رو به صحرا کرد
زبخت، زبخت ياری بی جا طلب مکن، کين شوم، چو جغد ميل به ويرانه داشت، غوغا کرد

خداخراب کـــــند، خدا خراب کند، خانه کسی که مملکتی برای مصلحت خويش خوان يغما کرد

من هيچ ندانم که مرا آنکه سرشت، از اهل بهشت کرد يا دوزخ زشت،
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت اين هست مرا نقد و تورا نسيه بهشت

افسوس که از چاله به چاه افتاديم، از اوج سحر به شامگاه افتاديم
رفتيم به جستچوی راهی بهتر، گم کرده جهت به کوره راه افتاديم
رفتيم به جستجوی راهی بهتر، گم کرده جهت به کوره راه افتاديم

اين بود نتيجه ندانم کاری، بيچارگی و اسيری و غمخواری
خوش دار که گرگان به کمينند هنوز، اين قوم نداند بجز مکاری

گويند بهشت حور و عين خواهد بود آنجا می و شیر و انگبين خواهد بود
گر ما می و معشوق گزينيم چه باک چون عاقبت کار چنين خواهد بود

تا چند زنم به روی دريا ها خشت، بيزارشدم ز بت پرستان کنشت
خيام، خيام، خيام، خيام، خيام که گفت دوزخی خواهد بود؟
 که رفت بدوزخ و که آمدبه بهشت، که رفت بدوزخ و که آمد به بهشت

افسوس که از چاله به چاه افتاديم، از اوج سحر به شامگاه افتاديم
رفتيم به جستچوی راهی بهتر، گم کرده جهت به کوره راه افتاديم
رفتيم به جستجوی راهی بهتر، گم کرده جهت به کوره راه افتاديم

من هيچ ندانم که مرا آنکه سرشت، از اهل بهشت کرد يا دوزخ زشت،
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت اين هست مرا نقد و تورا نسيه بهشت







Brows more...
...بيشتر بخوانيد

Home | Questions... | Mission | Before Islam | After Islam | After 1979 | History | Food for thought...| Koranic Verses| Cultural Rejuvenation-shafa | Salman Parsi & Mohammad -by shafa | What we support | Contact us
| N | O | , | T | O | , | R | E | L | I | G | I | O | N |